dastanha.blog.ir

داستان ها مختلف اعم از طنز,پندآموز و...

داستان ها مختلف اعم از طنز,پندآموز و...

ازدواج

جمعه, ۲۵ مهر ۱۳۹۳، ۰۱:۰۱ ق.ظ

اگر از داستان خوشتون اومد برای امواتم یه صلوات بفرستین

.

.

.

.

پدر:دوست دارم با دختری به انتخاب من ازدواج کنی

پسر:نه من دوست دارم همسرم را خودم انتخاب کنم

پدر:اما دختر مورد نطر من‌،دختر بیل گیتس است

پسر:آهان اگر اینطور است قبول است

.

.

.

پدر به نزد بیل گیتس می رود و می گوید:

برای دخترت شوهری سراغ دارم

بیل گیتس: اما برای دختر هنوز خیلی زود است که ازدواج کند 

پدر:اما این مرد جوان قایم مقام مدیرعامل بانک جهانی است

بیل گیتس :اوه،که اینطور در این صورت قبول است

.

.

.

بالاخره پدر به دیدار مدیرعامل بانک جهانی می رود

پدر : مرد جوانی برای سمت قایم مقامی تو سراغ دارم

مدیرعامل :اما من به اندازه کافی معاون دارم

پدر :اما این مرد جوان داماد بیل گیتس است

مدیرعامل : اوه اگر اینطور است باشد 



و به این ترتیب مرد جوان داماد میشود

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۳/۰۷/۲۵
arian barzani

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی